پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۰۳

تاريخچه كشور تايلند

تور پوكت تايلند ، مجري مستقيم تور پوكت تايلند ، تورهاي پوكت تايلند ، رزرو آنلاين تور پوكت تايلند – تور پوكت ارزان – تور پوكت 96

تاريخچه كشور تايلند

تاريخچه كشور تايلند

تاريخ تايلند كه به تمدن نئوليتيك واقع در مكان ميراث فرهنگي جهاني يونسكو دوران كنوني در بان چيانگ باز مي گردد يك تاريخ كهن و پرافتخار است و مستندات نسبتاً خوبي دارد. در قرون اوليه ميلاد مسيح، قبايل مان، خمر و تايي قلمروي اين كشور را در مرزهاي تايلند امروز تثبيت كردند؛ تمدن دواراواتي بودايي هايي كه به زبان مان حرف مي زنند در اوايل هزاره نخست راه را براي ظهور امپراتوري انگكور در اوايل هزاره دوم گشود. به هر حال، تا جايي كه مي دانيم تاريخ تايلند زماني آغاز شد كه حكومت هاي لان نا ( چيانگ راج / چيانگ ماي ) و سوكوتايي، نخستين حكومت هاي مستقل تايلند، جوامع بسيار پيشرفته اي در نواحي شمالي و مركزي تايلند در قرون ۱۳ و ۱۴ ميلادي به وجود آوردند. حكومت آيوتا، كه به شدت تحت تأثير خمر انگكور بود سرانجام همسايه خود سوكوتايي را فتح كرد و چند سده در طول تاريخ تايلند بر اين منطقه مسلط بود. متأسفانه ابتدا چيانگ ماي و سپس آيوتا مغلوب مهاجمين برمه اي شدند كه پايتخت لان نا را چند سده اشغال كردند و آيوتايا را غارت كردند و حكومت مركزي تايلند را وادار كردند به نقاط شمالي تر برود و پايتخت جديدش را در تان بوري در نزديكي بانكوك تأسيس كند. اين پايتخت پس از عمر كوتاه تان بوري ( ۱۷۷۲-۱۷۶۷) از رود كائو پرايا عبور كرد و نخستين پادشاه سلسله فعلي، يعني راما ۱ از سلسله چاكري، پايتخت مدرن بانكوك را براي تجارت در دوره راتاناكازين تاريخ اين كشور تأسيس كرد. رهبري هوشمندانه پادشاهان مونكوت ( راما چهارم ۱۸۶۸-۱۸۵۱) و چولالونگ كورن ( راما پنجم ۱۹۱۰-۱۸۶۸) موجب حفظ يك تاريخ درخشان ۷۰۰ ساله شد كه در آن اين كشور هرگز رسماً مستعمره قدرتهاي بيگانه نشد؛ قرن پر هياهوي بيستم شاهد تبديل نظام حكومت به سلطنت مشروطه بود اينك رهبر كشور، پادشاه بهوميبول آدوليادج ( ۱۹۴۶ تا به امروز ) شاه راما نهم از سلسله چاكري است و يك دمكراسي آرام اما تأثيرگذار تحت امر اين پادشاه بسيار محبوب اينك در اين كشور برقرار است.
copyright

تاريخ كهن تايلند

در بسياري از نقاط تايلند بقاياي فسيلي گياهان و جانوران پيدا شده است به ويژه در فلات كرات در شمال شرق تايلند. بيشتر فسيل هاي جانوري يافت شده فسيل دايناسور هستند و تاريخ آنها بيشتر به دوران ژوراسيك باز مي گردد اما بعضي از آنها متعلق به اواخر ترياسيك هستند، قديمي ترين فسيل هاي اين نوع دايناسورها در آسياي جنوب شرقي يافت شده است.

استخوان هاي دايناسوري كه در سنگ هاي شني در تپه هاي فو ويانگ استان كان كائن يافت شده است مربوط به فوويانگوسوروس سيريندهورنايي (Phuwiangosaurus sirindhornae)، يك دايناسور غول آساي گياهخوار است كه گردن و دمي بلند و سري كوچك داشت.

گونه هاي ديگر دايناسورهايي كه از زير خاك هاي فو ويانگ يافت شده اند شامل سياموتايرانوس ايسانسيس Siamotyrannus isanensis – يك نوع تيرانوسوروس ركس كوچك – سياموسوروس سوتيتورني Siamosauraus suteethorni- يك موجود كروكوديل مانند – كامپوسوگناتوس Compsognathus – كوچكترين دايناسور دنيا و اورنيتوميموسور Ornithomimosaur – يك دايناسور شترمرغ مانند – هستند.

در نزديكي استان چيايافون دو گونه دايناسور ديگر پيدا شد: پسيتاكاسوروس ساتاياراكي Psittacosaurus sattayaraki – يك دايناسور داراي نوكي شبيه نوك طوطي – و اسانوسوروس اتاويپاچي Isanosaurus attavipachi- كه شبيه فوويانگوسوروس است.

فسيل هاي جانداران راست قامت و انسان مانند نيز در تايلند يافت شده است كه قدمت آنها به حدود ۱۰۰۰۰۰۰-۵۰۰۰۰۰ سال پيش به عصر پليستوسين بازمي گردد. نخستين شواهد دال بر وجود انسان زنده در تايلند دوران مدرن در بان چيانگ در نزديكي ادون تاني در شمال شرق تايلند يافت شد؛ مكان هاي كنده كاري شده و صنايع دستي از جمله ابزارهاي برنزي و ظروف سفالي بدست آمده، شواهدي از وجود جامعه اي هستند كه تصور مي شود دانش كشت برنج را داشته است و از ۲۱۰۰ تا ۲۰۰ قبل از ميلاد مسيح يعني از دوران نئوليتيك تا عصر مفرغ پيوسته اين منطقه را اشغال كرده است.

حكومت هاي قبل از تايي

طي قرون متمادي تا دوراني كه تاريخ ثبت كرده است ابتدا گروههاي مان و خمر و سپس تايي ها كه يك گروه قومي مهاجر از جنوب چين به ويتنام و به تدريج به لائوس و شمال تايلند بودند ساكن تايلند شدند.

در هزاره نخست پس از ميلاد مسيح، تايي ها در يانان، ويتنام، لائوس، تايلند و ميانمار پراكنده شدند و به فرقه هايي با زبان هاي مختلف تقسيم شدند. تايي ها كه در سراسر اين دوره به تعداد نسبتاً كم در اين منطقه به سر مي بردند در شمالي ترين قسمت هاي آسياي جنوب شرق كه بين قلمروي نان ژائو، پيو و انگكور است ساكن شدند.

امپراتوري سريويجايا در سوماترا كه تقريباً از اوايل قرن دوم پس از ميلاد مسيح به وجود آمد قلمروي خود را از شبه جزيره مالزي تا جنوب تايلند گسترش داد. ساكنين اين سرزمين براي سهولت تجارت در تنگه كرا، ناكان سي تامارات و چيايا، سورات تاني را در طول اين دوره ايجاد كردند.

حدوداً بين قرن ششم تا نهم ميلادي بود كه تمدن مان كه به دواراواتي مشهور بود جلگه هاي مركزي تايلند را اشغال كرد. اين حكومت كه از حكومت هاي همسايه خود يعني چنلا و انگكور و دواراواتي متمايز بود همچنان به صورت يك تمدن اسراراميز باقي مانده است كه شهرهايي كه دورشان خندق حفر شده است و ديوارهاي خاكي دارند را تأسيس كرده بود، در آن زمان لوپبوري به عنوان يك مركز مذهبي مهم عمل مي كرد و ناكان پاتوم كه در نزديكي بانكوك قرار داشت احتمالاً پايتخت آن تمدن بود. اگرچه اطلاعات زيادي درباره قلمروي دواراواتي در دست نيست اما دواراواتي داراي راههاي بازرگاني داخلي و خارجي خوبي بوده كه براي توسعه تايلند بسيار مهم بودند و گنجينه آثار هنري بودايي را بر جاي گذاشته است كه گواه بر نفوذ بسيار زياد فرهنگ و دين هندي ها در اين منطقه است.

از قرن نهم تا يازدهم ميلادي، خمرهاي انگكور قلمروي خود را گسترش دادند و بيشتر بخش هاي تايلند دوران مدرن را گرفتند و مهمترين شهرهاي استاني در فيماي، لوپبوري و حتي ناكان سي تامارات را به وجود آوردند. مردم بومي طي چند سده، بسياري از ابعاد فرهنگ خمر، كه روز به روز به خاطر مهاجرت تايي ها به جنوب، بيشتر تايلندي مي شد، را در اين منطقه جذب كردند / اين ابعاد فرهنگ به آنها تحميل شد. معابدي كه در پانوم رانگ، پياماي و لوپبوري ساخته شدند شواهدي كهن بر وجود اين دوره از تاريخ تايلند هستند.

در طول حكومت انگكور، لوپبوري غالباً اعلان استقلال مي كرد و آشكارا به عنوان مركز مهم فرهنگ رو به رشد سيام شناخته شده بود. چيني هايي كه به مأمورين مخفي حكومت به عنوان نماينده هسين يا سيام ( زيرا اين امر به صراحت مورد تأكيد قرار گرفته بود ) مراجعه مي كردند درخواست استقلال لوپبوري از انگكور در ۱۰۰۱ ميلادي را با سند و مدرك ثبت كرده بودند.

در شمال تايلند محققين بودايي لوپبوري يك شهر-ايالت به نام هاريپانونجايا در لومپان در قرن نهم ( يك برونبوم مان كه تا قرن ۱۳ ميلادي استقلال داشت) تأسيس كردند. در ساير نقاط شمال تايي ها پراكنده مي شدند و ايالت هاي خود را مي ساختند اين امر در چيانگ سائن بيش از جاهاي ديگر مشهود بود، در اين منطقه يكي از نخستين حكومت هاي قدرتمند تايلندي يعني لان نا ابتدا در قرن ۱۲ تأسيس شد. تا آنجا كه مي دانيم تأسيس لان نا، سوكوتايي، و پايائو ، سه حكومت متحد كه توسط رهبران معاصر تأسيس شدند آغاز تاريخ تايي ها را بنا نهاد.

سوكوتايي

تايي ها در قرن سيزدهم تبديل به يك نيروي مسلط در اين منطقه شدند و به تدريج شروع به اعلان استقلال خود از كشورهاي خمر و مان كردند. اين كشور كه توسط خان فا موانگ و خان بانگ تائو در ۱۲۳۸ ميلادي بنيان نهاده شد توسط حاكمانش “طلوع شادي ها” ناميده شد. دوران سوكوتايي غالباً دوران طلايي تاريخ تايلند است، در اين دوران يك كشور تايلندي ايده آل در سرزميني كه تحت حاكميت پادشاهان سخاوتمند و مهربان چون پدر بود وجود داشت، شاه رامكامهاونگ كبير ( ۱۲۸۹-۱۲۷۹) كه مرزهاي اين كشور را بسيار گسترش داد معروفترين پادشاه اين دوره است.

حكومت سوكوتايي علاوه بر توسعه بعضي از زيباترين هنرهاي تايلند، به خاطر ابداع الفباي مدرن تايي ها نيز از اعتبار خاصي برخوردار است. به هر حال، به دنبال مرگ شاه رامكامهائنگ، قدرتمندترين ايالت آيوتايا به تدريج نفوذ خود بر سوكوتايي را از دست داد.

پس از مرگ شاه رامكاهائنگ، حكومت سوكوتايي به سرعت منقرض شد و لان نا نفوذش بر قلمروهاي همسايه را افزايش داد بسياري از اين همسايه ها قبلاً حاكميت سوكوتايي را در دست داشتند. در اواسط قرن ۱۵، در طول دوره حكومت شاه تيلوكوراج، ادبيات و هنر لان نا به اوج شكوفايي خود رسيد. به هر حال، پس از مرگ شاه، لان نا به خاطر كشمكش هاي داخلي تضعيف شد و برمه اي ها حدوداً در سال ۱۵۶۴ ميلادي چيانگ ماي را زير سلطه خود درآوردند؛ در طول چند قرني كه برمه اي ها منطقه شمالي اين سرزمين را اشغال كرده بودند چندان پيشرفت نكردند و از چيانگ ماي به عنوان يك پايگاه نظامي استفاده مي كردند كه از آنجا با حكومت آيوتايا مي جنگيدند، آيوتايا يك كشور قدرتمند در جلگه هاي مركزي بود كه از قرن ۱۴ به بعد به تدريج نفوذ خود را در منطقه بيشتر كرد.

آيوتايا

قلمروي آيوتايا نفوذ فرهنگي خمر را از همان ابتدا پذيرفت. ديگر حاكماني كه چون پدر مهربان بودند و به آساني مي شد به آنان دسترسي داشت و به عنوان پادشاهان سوكوتايي حكومت مي كردند وجود نداشتند، فرمانروايان آيوتايا سلاطين خودكامه بودند و عنوان دواراجا ( خدا-پادشاه) را براي خود برگزيده بودند. در اوايل اين دوره آيوتايا قلمروي خود را با تسلط بر شاهزاده هاي تايلندي حاكم در مناطق همسايه گسترش داد و با همسايگانش دچار كشمكش شد. در طول قرن ۱۷ ميلادي، سيام روابط ديپلماتيك و تجاري خود را با كشورهاي غرب آغاز كرد. در ۱۷۶۷، برمه پس از حملات مكرر توانست به آيوتايا بتازد و آنجا را تسخير كند.

برمه اي ها علي رغم پيروزي بزرگشان نتوانستند براي مدتي طولاني بر سيام حكوكت كنند. يك ژنرال جوان به نام فايا تاكسين و همراهانش از مرزهاي برمه گذشتند و به چانتابوري گريختند. هفت ماه پس از سقوط آيوتايا، اين ژنرال و نيروهايش با كشتي از راه رود كائو پرايا به آيوتا بازگشتند و سربازان اشغالگر برمه اي را بيرون راندند اما پايتخت به شكل تأسف باري چپاول شده بود و تقريباً ويران شده بود.

تانبوري

ژنرال تاكسين، كه فردي معروف است، تصميم گرفت پايتخت را از آيوتايا به مكاني در نزديكي دريا انتقال دهد، اين نقل مكان موجب تسهيل تجارت با خارجيان مي شد، تأمين سلاح را تضمين مي كرد و در صورت حمله مجدد برمه اي ها، دفاع و عقب نشيني را آسانتر مي ساخت. او پايتخت جديد خود را در تانبوري در كرانه غربي رود كائو پرايا، در مقابل همين بانكوك عصر مدرن ساخت. حكومت بر تاكسين آسان نبود. فقدان يك قدرت مركزي پس از فروپاشي آيوتايا منجر به از هم پاشيدن سريع اين قلمرو شد، بنابراين حكومت تاكسين خود را وقف متحد كردن استان ها كرد.
راتاناكازين

پس از درگذشت تاكسين، ژنرال چاكري ( راما ۱) به عنوان نخستين پادشاه سلسله چاكري به حكومت رسيد و از ۱۷۸۲ تا ۱۸۰۹ بر اين كشور حاكم بود. نخستين اقدام او به عنوان پادشاه اين بود كه پايتخت سلطنتي را از رودخانه عبور دهد و از تان بوري به بانكوك ببرد و قصر بزرگ خود را بسازد. راما ۲ ( ۱۸۲۴-۱۸۰۹) بازسازي كشور كه توسط حاكم قبل از او آغاز شده بود را ادامه داد. شاه نانگ كائو، راما ۳ ( ۱۸۵۱-۱۸۲۴) روابط خود را با دول غربي از سر گرفت و به تجارت خود با چين ثبات بخشيد.

شايد پادشاه مونگكوت، راما چهارم ( ۲۸۶۸-۱۸۵۱) با داستان “شاه و من” در غرب به شهرت رسيده باشد اما او به خاطر دستاوردهايش در قلب مردمان تايلند جاي گرفت از جمله با معاهداتي كه با كشورهاي اروپايي منعقد كرد و با اين كار مانع از مستعمره شدن كشورش شد و تايلند را از طريق اصلاحات متعدد اجتماعي و اقتصادي مدرن كرد. شاه چولالونگ كرون، راما پنجم ( ۱۸۶۹-۱۹۱۰ ) به شيوه اعمال اصلاحات پدرش ادامه داد، برده داري را ملغي كرد و به ارتقاء رفاه عمومي پرداخت و دستگاههاي اداري را گسترش داد.

اصلاحات آموزشي، از جمله آموزش اجباري، توسط شاه واجباود، راما ششم ( ۱۹۲۵-۱۹۱۰) انجام شد. در طول حكومت شاه پراجادهيپوك، راما هفتم ( ۱۹۳۵-۱۹۲۵) حكومت سلطنت مطلقه تايلند به حكومت سلطنت مشروطه تغيير يافت. پادشاه در ۱۹۳۳ ميلادي از سلطنت كناره گيري كرد و آن را به برادر زاده خود، شاه اناندا ماهيدول راما هشتم ( ۱۹۴۶-۱۹۳۵) واگذار كرد. با ظهور حكومت دمكراتيك در ۱۹۳۹ ميلادي نام اين كشور از سيام به تايلند تغيير يافت. پادشاه كنوني شاه بهوميبول آدوليادج ( از ۹ ژانويه ۱۹۴۶ تاكنون )، شاه راما نهم از سلسله چاكري است.

پرچم
پرچم كشور تايلند از سه رنگ سفيد و قرمز و آبي تشكيل شده كه رنگ قرمز نماد ملت، رنگ سفيد نشان مذهب و رنگ آبي نماد حكومت سلطنتي است.

سياست و دولت
حكومت اين كشور پادشاهي مشروطه است و فرمانرواي كنوني راماي نهم از سال ۱۹۴۶ تاكنون اين مقام را به عهده داشته‌است.

سياستهاي عمده داخلي دولت
– افزايش كارآيي بانكها بمنظور افزايش پرداخت وام و ايجاد تحرك اقتصادي
– افزايش درآمد كشاورزان و اعتلاي قدرت خريد آنان
– ايجاد صندوق توسعه روستايي و پرداخت اعتباري به مبلغ يك ميليون بات به هر يك از ۷۰ هزار روستاي تايلند
– تاسيس بانك توسعه و ترويج شركتهاي كوچك و متوسط
– مجازات اعدام براي قاچاقچيان مواد مخدر
– اتكاء به توليدات داخلي

سياستهاي عمده خارجي دولت
تلاش جهت حفظ وجهه سياسي خود و همراه شدن با سازمان ملل و ديگر ارگانهاي بين‌المللي حمايت از آسه آن در زمينه‌هاي حفظ ثبات منطقه‌اي ايجاد يك روابط دوستانه امنيتي با آمريكا همكاريهاي منطقه‌اي در قالب توسعه روابط اقتصادي، تجاري، مالي، سياسي و فرهنگي، همكاري نزديكتر با قاره آسيا.

جغرافياي سياسي و نظامي
بالاترين مقام كشور: اعليحضرت باميبول آديولادج – پادشاه نهم از خاندان چاكري
نوع حكومت: مشروطه سلطنتي(در حال حاضر بوميبول آديولادج پادشاه مي‌باشد)
نخست وزير: يينگ لاك شيناواترا
روز ملي: ۵ دسامبر(تولد پادشاه راماي نهم)
سيستم قانونگذاري: پارلماني(مجلس نمايندگان- مجلس سنا)
مجلس نمايندگان: ۵۰۰ نفر عضو دارد (۴۰۰ نفر توسط مردم انتخاب مي‌شوند)
مجلس سنا: ۲۰۰ عضو دارد (از سال ۲۰۰۰ مستقيما توسط مردم انتخاب مي‌شوند)
احزاب: تاي راك تاي (حزب حاكم)، چارت تايي، آرمان جديد، پلانگ آرما، اقدام اجتماعي، تام تايي، *پراچاكورن تايي، مون چون، دمكرات، چارت پاتنا، سري تام، سالي درايتي
دفاع: ارتش ۱۵۰ هزار نفر، دريايي ۶۴۰۰۰ هزار نفر، هوايي ۴۰ هزار نفر
نهادهاي مستقل تايلند: كميته نظارت بر انتخابات، دادگاه قانون اساسي، كميسون ملي مبارزه با مفاسد اجتماعي
تقسيمات كشوري: ۷۶ استان – كه هر استان به چند بخش (amphoe = district)، زيربخش (tambon = sub-district)، و دهكده (Muban = Village) تقسيم مي‌شود.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.